اگر به دنبال يک فيلم روان و سرگرم کننده هستيد، فيلم مردان سياه پوش: بين الملل يا به عبارتي Men in Black: International به کارگرداني اف.گري گري ميتواند انتخاب خوبي براي شما باشد. ويکي نقد در تلاش است تا در اين جا روابط کليشهاي بين شخصيتها، اشکالات وارد بر فيلم بسياري از موارد ديگر را مورد بررسي قرار دهد.
هرچند اين دو شباهتي به اسميت و جونز سهگانه اصلي ندارند که به يکديگر احترام ميگذاشتند، اما بهشدت به يکديگر نياز دارند. از ابتداي مواجههشان با يکديگر، همسورث و تامپسون رابطهاي معمولي و کمتنش دارند که همين مسئله موجب ميشود تا شوخيهايشان کمتر جالب و خندهدار بنظر برسد. شخصيتهاي آنها بسيار منعطف است؛ ام به حدي قوي است که ميتواند اچ را تحت تأثير قرار دهد، اما هرگز او را عصباني نميکند يا باعث نميشود تا وي از کوره در برود.
رابطه اچ و ام از بسياري جهات کليشهاي است. اچ فردي تنها، بيپروا و جسور است که تصور ميکند بهترين همکاري است که ام ميتوانسته داشته باشد؛ ام فردي است که آمده تا همگان را تحت تأثير قرار دهد. آنها با توجه به گذشته و جهانبيني کاملاً متفاوتي که دارند، همکاران مناسبي براي يکديگر نيستند. اچ کهنه سربازي است که راهوچاه را ميشناسد و ام تازهکاري است که ميخواهد خودش را اثبات کند. اچ فردي شه و عبوس و ام زني پرشور است که سرنوشت، آنها را سر راه هم قرار داده تا يکديگر را تحت تأثير قرار دهند.
بعد از اينکه در دوران کودکي با يک بيگانه و دو تن از مأموران سازمان مردان سياهپوش بين الملل مواجه شد و ديد که آنها چطور ذهن والدينش را پاک کردهاند، همه زندگياش را وقف يافتن آن سازمان و نفوذ به آن کرده است. به عنوان يک فرد بالغ، او يک هکر، محقق و ورزشکار است. وقتي درنهايت موفق ميشود وارد مرکز اصلي MIB شود، با رئيس اداره، اُ (اما تامپسون) روبرو ميشود و از وي درخواست ميکند تا به او فرصتي دهد تا خودش را اثبات کند. اُ بدون هيچ ميلي او را به عنوان مأمور پيشگيري ام منصوب ميکند و به لندن اعزام ميکند، جايي که با مأمور اچ (کريس همسورث) يک گروه تشکيل ميدهند تا يک مأموريت اسکورت کماهميت را انجام دهند، بيخبر از اينکه قرار است اتفاقاتي غيرمنتظره پيش رويشان قرار گيرد.
شکل خاص کمدي نسخههاي پيشين سري فيلمهاي مردان سياهپوش (Men in Black International review in thegaurdian) ، بخشي بزرگ از چيزي است که در نسخه اخير مردان سياهپوش: بينالمللي فقدانش احساس ميشود. نسخه بهروزرساني شدهاي که صرفاً جلوههاي ويژهاش بهبود پيدا کرده و جهانش بزرگتر شده است. MIB:I يک سرگرمي لذتبخش و کاملاً مناسب فصل تابستان است تا اوقات فراغت خود را با آن پر کنيد. تسا تامپسون (والکاير دنياي سينمايي مارول) در نقش مالي نابغهاي است که در دوران کودکي کتاب تاريخچه مختصري از زمان اثر استفن هاوکينگ را هنگام خواب ميخوانده و در بزرگسالي شيفته پيدا کردن سازمان مردان سياهپوش و پيوستن به آن شده است.
در اين اثر، کميل نانيجاني که صداي بيگانهاي سبزرنگ و کوچکجثه از خانوادهاي سلطنتي -پاونيها- را تقليد ميکند؛ همين موجب ميشود تا بسياري از لحظات خشن و جذاب فيلم شکل بگيرند، اما سخت ميتوان به اين مسئله اشاره نکرد که حضور او تقريباً در بيشتر صحنهها اضافي است و بهندرت کارکردي بيشتر از يک دستگاه گوينده جوک پيدا ميکند. نحوه شخصيتپردازي کاراکترها، موجب شده تا فيلم MIB:I ، فيلمي روان و در بسياري لحظات بدون چالش باشد. در سه فيلم اول اين اثر، شاهد اعمال و اقدامات خشني از سوي بيگانهها بوديم. مهاجمان بينام آنها –که ميتوانند جامد را به مايع تبديل کنند– باعث ميشد تا فيلم، تهديدات و مخاطرههاي لازم براي به هيجان واداشتن مخاطب را در اختيار داشته باشد.
سؤالات بسيار بزرگي درباره طرح داستاني اين فيلم ما را گيج و آشفته ميسازد: پيشينه روابط بين اچ و رئيس شعبه لندن يعني تي (ليام نيسون) و تنش بين مأمور سي (ريف اسپال) و اچ. بيشتر کساني که اصول اوليه سينمايي را ميدانند، ميبينند در فيلم MIB:I تمامي گرههاي لازم شکل ميگيرند، سپس در هم تنيده ميشوند و مجموعهاي از “اما اگر درست باشد، ديگر با عقل جور درنميآيد” را گردهم ميآورند. مردان سياهپوش: بينالمللي (Review Men in Black: International in Metacritic) درباره تعامل بين شخصيتهاي پيچيده يا گرههاي بزرگ نيست. اثر پيش رو فيلمي پر از تأثيرات حسي است که بيشتر درخصوص داشتن تصويري فانتزي درباره حقيقت جهان پيرامونمان است تا رسيدگي به موضوعات ديگر.
احساس عدم ارتباط با فيلم –به علت وجود شخصيتهايي که ظاهراً در کشمکش هستند اما هيچ کشمکش واقعي ندارند– در همه جنبههاي MIB:I ديده ميشود، اما اين موضوع بيشتر در تدوين خود را نشان ميدهد که اغلب احساس ميشود صحنههايي بهطور کامل گم شده يا حذف شدهاند. داستان عمدتاً روايتي شه دارد، براي مثال وقتي MIB براي اولين بار با والدين مالي در ارتباط با پرونده بيگانهها روبرو شدند، هيچ اقدامي براي نجات آنها انجام ندادند يا زمانيکه اچ از محل قرار ملاقات خود ميخواست به دفتر کارش تلهپورت کند، نيز چنين حسي به بيننده منتقل ميشود.
براي تماشاگراني که مشکلي با تماشاي يک اثر 120 دقيقهاي پر از جلوههاي ويژه چشمنواز و روايتي روان و باورنکردني ندارند، فيلم MIB:I مطمئناً انتخابي قابل قبول براي گذراندن زمانشان خواهد بود. در اين فيلم ممکن است با کمي تنش و هيجان روبرو شويد، که حس و حالي واقعي را در وجودتان ميجوشاند. چيزي که در اين فيلم جايش بسيار خالي است، بروز خطر و اشتباه از سوي کاراکترهاست. با اين همه، ميتوان اين اثر را يک حواسپرتي کامل از اتفاقات روزمرهاي که دور و برمان رخ ميدهد در نظر گرفت. در تحليل و نقد فيلم متوجه ميشويم که بهندرت اتفاق ميافتد که يک فيلم گيشهاي تا اين حد شايستگي تماشا داشته باشد اما شايد توجه به همين نکته است که باعث شده مجموعه فيلمهاي مردان سياهپوش و حتي همين نسخه نيز بين مردم طرفداران زيادي براي خود دست و پا کند.
درباره این سایت